تفاوت میزان اسکار بلفاروپلاستی در پوست‌های نازک و ضخیم

اگر بخواهم خیلی ساده بگویم، اسکار (جای زخم) فقط نتیجه «تیغ جراحی» نیست؛ نتیجه مجموعه ای از واکنش های بدن شما به برش، بخیه، التهاب، مراقبت ها و مهم تر از همه کیفیت بافت پوست است. همین جاست که تفاوت پوست های نازک و ضخیم معنی پیدا می کند. در بلفاروپلاستی (جراحی زیبایی پلک)، محل برش معمولا در چین طبیعی پلک قرار می گیرد و هدف این است که بعد از ترمیم، خط بخیه به چشم نیاید یا حداقل، آن قدر ظریف شود که در حالت عادی دیده نشود. اما همه پوست ها یک جور ترمیم نمی شوند.

پوست نازک معمولا شفاف تر و لطیف تر است؛ یعنی رگ ها و تغییر رنگ ها زودتر خودش را نشان می دهد و کوچک ترین التهاب می تواند مدتی «قرمزی» یا «سایه» ایجاد کند. از آن طرف، همین نازکی گاهی باعث می شود اسکار خطی، باریک تر و کم برجسته تر شود، چون بافت پوست حجم زیادی برای برجسته شدن ندارد. البته یک نکته مهم هم دارد: پوست های نازک بیشتر به خشکی، کشیدگی و تغییر رنگ (به خصوص تیرگی یا قرمزی طولانی تر) حساس اند و اگر ترمیم با التهاب زیاد همراه شود، ممکن است رد خط بخیه دیرتر محو شود.

در مقابل، پوست ضخیم معمولا غدد چربی فعال تر، بافت متراکم تر و گاهی زمینه التهاب بیشتری دارد. این یعنی ممکن است تورم طولانی تر بماند و در برخی افراد، اسکار گرایش بیشتری به «برجسته شدن» یا سفت شدن داشته باشد. البته این هم همیشه بد نیست؛ پوست ضخیم معمولا دیرتر چروک می خورد و گاهی پوشانندگی بیشتری دارد، یعنی تغییر رنگ های ریز کمتر دیده می شوند. اما اگر کنترل التهاب، تکنیک جراحی و مراقبت ها دقیق نباشد، پوست ضخیم می تواند سخت گیرتر باشد و زمان بیشتری برای نرم شدن و خوابیدن خط اسکار بخواهد.

پس وقتی درباره تفاوت اسکار در پوست نازک و ضخیم حرف می زنیم، منظورمان این نیست که یکی همیشه عالی و دیگری همیشه بد است. منظور این است که مسیر ترمیم و نکاتی که باید رعایت شود فرق می کند: از انتخاب تکنیک مناسب و محل دقیق برش گرفته تا نوع بخیه، کنترل تورم، و حتی اینکه چه زمانی می توان انتظار داشت خط اسکار به شکل مطلوب برسد.با دکتر بیتا ساقی همراه باشید!

پوست نازک و پوست ضخیم دقیقا یعنی چه؟ تشخیصش قبل از بلفاروپلاستی چطور انجام می شود؟

وقتی در مشاوره درباره «پوست نازک» و «پوست ضخیم» حرف می زنیم، منظور فقط حس لمس نیست؛ منظور این است که بافت پلک شما چقدر کلاژن و چربی زیرپوستی دارد، چقدر رگ ها و تغییر رنگ را نشان می دهد و در برابر التهاب و کشش چه واکنشی دارد. پوست های نازک اطراف چشم معمولا لطیف تر و شفاف ترند، یعنی قرمزی و کبودی را سریع تر نشان می دهند و اگر خشکی یا التهاب طولانی شود، رد خط برش ممکن است دیرتر از چیزی که انتظار دارید محو شود؛ در عوض چون بافت حجیم نیست، اغلب اسکارشان برجسته و ضخیم نمی شود و بیشتر به صورت یک خط خیلی ظریف در چین پلک باقی می ماند که به مرور کم رنگ تر می شود. پوست های ضخیم معمولا متراکم ترند و گاهی چربی زیرپوستی بیشتری دارند؛ همین موضوع می تواند باعث شود تورم دیرتر بخوابد و بافت مدت بیشتری سفت و «گرفته» به نظر برسد، و اگر فشار بخیه یا کشش روی زخم زیاد باشد، احتمال برجسته شدن یا ناهمواری خط اسکار کمی بیشتر شود، هرچند که تغییر رنگ های ریز در پوست ضخیم معمولا کمتر توی چشم می زند. تشخیص این موضوع قبل از عمل با معاینه دقیق انجام می شود: جراح با لمس پلک، بررسی میزان پف و چربی، دیدن کیفیت پوست (خشکی، آفتاب دیدگی، نازکی ناشی از سن یا برعکس ضخیم شدن ناشی از التهاب) و حتی توجه به سابقه ترمیم زخم های قبلی شما، یک تصویر واقعی از روند ترمیم احتمالی می سازد؛ چون واقعیت این است که ضخامت پوست فقط یکی از تکه های پازل است و تکنیک جراحی، کنترل التهاب و مراقبت های بعد از عمل هم می توانند نتیجه نهایی اسکار را به شکل جدی تغییر دهند.

اسکار در بلفاروپلاستی دقیقا چطور شکل می گیرد؟ مسیر ترمیم در پوست نازک و ضخیم چه فرقی دارد؟

اسکار در بلفاروپلاستی از همان لحظه ای شروع می شود که بدن شما می فهمد یک برش کوچک ایجاد شده و باید آن را ترمیم کند؛ اول مرحله التهاب است (قرمزی، گرمی خفیف، تورم و گاهی کبودی)، بعد بدن وارد فاز ساخت کلاژن می شود و زخم کم کم «محکم» می شود، و در نهایت مرحله بازسازی و خوابیدن بافت است که ممکن است چند ماه طول بکشد تا خط برش نرم و کم رنگ شود. نکته ای که خیلی ها نمی دانند این است که «ظاهر اسکار» فقط به خط بخیه مربوط نیست؛ به کیفیت پوست، شدت التهاب، میزان کشش روی زخم و حتی عادت های روزهای بعد از عمل هم وابسته است. در پوست نازک، معمولا تورم زودتر کم می شود اما چون بافت شفاف تر است، قرمزی و تغییر رنگ خط برش بیشتر دیده می شود و اگر پوست خشک شود یا زیاد تحریک شود، همان خط ظریف دیرتر محو می شود. در پوست ضخیم، برعکس ممکن است تغییر رنگ کمتر توی چشم بیاید ولی بافت مدت بیشتری سفت بماند و گاهی خط برش در هفته های اول برجسته تر حس شود تا وقتی که کلاژن ها مرتب شوند و بافت نرم شود. دقیقا به همین دلیل است که در عمل های مختلف از جمله جراحی زیبایی صورت، پزشک فقط به «محل برش» فکر نمی کند؛ به این فکر می کند که بدن شما با چه سرعتی التهاب را جمع می کند و چطور کلاژن می سازد، چون همین دو عامل تعیین می کنند اسکار در نهایت محو شود، یا مدتی طولانی تر مهمان صورت شما بماند.

پوست نازک بعد از بلفاروپلاستی: اسکار معمولا چه شکلی می شود و چه چیزهایی آن را بدتر می کند؟

در پوست های نازک، اسکار بلفاروپلاستی بیشتر از اینکه «برجسته و ضخیم» باشد، به شکل یک خط خیلی ظریف یا یک رگه کم رنگ در امتداد چین طبیعی پلک دیده می شود؛ یعنی اگر همه چیز خوب پیش برود، نتیجه نهایی معمولا طبیعی و تمیز است و اطرافیان حتی متوجه جای برش نمی شوند. اما چالش اصلی پوست نازک این است که به جای برجستگی، بیشتر با «نمایان شدن رنگ» خودش را نشان می دهد: قرمزی طولانی تر، صورتی ماندن خط برش، یا در بعضی افراد سایه تیره تر در مسیر زخم. دلیلش هم روشن است؛ پوست نازک شفاف تر است و رگ ها، التهاب و تغییرات رنگی را راحت تر لو می دهد. به همین خاطر، در هفته های اول ممکن است بیمار تصور کند اسکارش بد شده، در حالی که بدن هنوز در مرحله بازسازی است و بافت هنوز فرصت کافی برای کم رنگ شدن نداشته است.

چیزهایی که در پوست نازک می تواند اسکار را بدتر یا طولانی تر کند معمولا خیلی روزمره اند: خشکی شدید و پوسته پوسته شدن اطراف پلک، مالش ناخودآگاه چشم ها، دستکاری پوسته های زخم، قرار گرفتن در آفتاب بدون محافظت (که می تواند قرمزی را ماندگارتر کند)، و حتی خواب نامنظم یا مصرف دخانیات که روند ترمیم را کند می کند. یک عامل مهم دیگر هم «کشش روی زخم» است؛ اگر در روزهای اول فشار مکانیکی روی خط بخیه زیاد باشد (مثلا خندیدن شدید با ورم بالا، یا کشیدن پوست هنگام پاک کردن آرایش)، همین فشار می تواند خط برش را تحریک کند و باعث شود رد آن دیرتر صاف و محو شود. در پوست نازک، هدف اصلی این است که التهاب کم بماند و پوست خشک و تحریک پذیر نشود؛ چون هرچه التهاب آرام تر جمع شود، شانس اینکه خط برش در نهایت مثل یک سایه خیلی کمرنگ در چین پلک گم شود بیشتر است.

تفاوت میزان اسکار بلفاروپلاستی در پوست‌های نازک و ضخیم

پوست ضخیم بعد از بلفاروپلاستی: چرا بعضی وقت ها اسکار دیرتر می خوابد؟

در پوست های ضخیم، داستان اسکار معمولا برعکس پوست نازک است؛ یعنی ممکن است خط برش از نظر رنگ آن قدر توی چشم نزند، اما از نظر بافتی مدت بیشتری «حس شود». خیلی از بیمارها می گویند چند هفته اول انگار خط بخیه کمی سفت است یا وقتی دست می زنند یک برجستگی خیلی ریز زیر پوست حس می کنند. این اتفاق بیشتر به خاطر واکنش طبیعی بدن در ساخت کلاژن و تجمع مایع در بافت متراکم تر است؛ پوست ضخیم معمولا دیرتر ورم را کامل جمع می کند و دیرتر هم نرم می شود. به همین دلیل ممکن است تا یکی دو ماه اول، نتیجه از نزدیک کمی نگران کننده به نظر برسد، اما بعد کم کم با مرتب شدن الیاف کلاژن، بافت می خوابد و خط اسکار صاف تر می شود.

چیزی که در پوست ضخیم اسکار را بدتر می کند بیشتر از جنس «التهاب اضافه» و «فشار روی زخم» است: اگر تورم زیاد بماند، اگر بخیه ها تحت کشش باشند، اگر فرد زودتر از موعد سراغ فعالیت سنگین برود یا پوست را مدام دستکاری کند، احتمال سفت شدن طولانی تر بافت بیشتر می شود. خبر خوب این است که در اکثر موارد، پوست ضخیم با زمان و مراقبت درست به نتیجه طبیعی می رسد، فقط باید انتظار واقع بینانه داشته باشید و بدانید که سرعت خوابیدن و نرم شدن خط برش ممکن است از پوست نازک کمی کندتر باشد.

چه چیزهایی غیر از ضخامت پوست، اسکار را بهتر یا بدتر می کند؟

واقعیت این است که ضخامت پوست فقط «زمینه» را مشخص می کند، اما نتیجه نهایی اسکار بیشتر شبیه یک مسابقه تیمی است؛ چند عامل باید کنار هم درست عمل کنند تا خط برش، همان جایی که هست بماند و با گذر زمان محو شود. مهم ترین عامل، تکنیک جراح و مدیریت کشش روی زخم است. اگر برش دقیقا در چین طبیعی پلک طراحی شود و بخیه ها طوری زده شوند که فشار اضافه به لبه های زخم وارد نشود، بدن فرصت پیدا می کند با التهاب کمتر، کلاژن را مرتب تر بسازد. برعکس، وقتی روی زخم کشش باشد (حتی کشش های ریز که شما حسش نمی کنید) بدن برای «محکم کاری» کلاژن بیشتری تولید می کند و همین می تواند خط اسکار را سفت تر، برجسته تر یا دیرتر خوابیده کند؛ مخصوصا در پوست های ضخیم یا پوست هایی که زمینه التهاب بیشتری دارند.

عامل مهم بعدی، رفتار بدن شما در ترمیم است؛ بعضی آدم ها ذاتا زخم را خیلی تمیز ترمیم می کنند و بعضی ها مستعد قرمزی طولانی، سفتی یا واکنش های پررنگ ترند. این موضوع ممکن است با سابقه جای بخیه های قبلی، سابقه اسکار برجسته در بدن، یا حتی شرایطی مثل کم خوابی، استرس مزمن و مصرف دخانیات تشدید شود. از طرف دیگر، اتفاق های ظاهرا کوچک بعد از عمل هم تاثیر جدی دارند: دستکاری پوسته ها، ماساژ یا فشار اشتباه، آرایش زودهنگام روی خط بخیه، یا قرار گرفتن در آفتاب بدون محافظت می تواند روند آرام ترمیم را به یک روند پرنوسان تبدیل کند. در پوست نازک، این نوسان بیشتر خودش را با «تغییر رنگ» نشان می دهد؛ در پوست ضخیم بیشتر با «سفتی و دیر خوابیدن».

یک نکته خیلی کاربردی هم این است که عارضه هایی مثل التهاب طولانی یا عفونت خفیف، حتی اگر شدید نباشند، می توانند کیفیت اسکار را تغییر دهند. اگر زخم در روزهای اول مرتب تحریک شود یا تورم مدت زیادی بالا بماند، بدن دیرتر وارد فاز بازسازی می شود و خط برش دیرتر نرم و محو می گردد. به زبان ساده: هر چیزی که التهاب را بالا نگه دارد، معمولا اسکار را هم پررنگ تر می کند؛ و هر چیزی که التهاب را سریع تر و بی دردسر جمع کند، شانس یک اسکار ظریف و تمیز را بالا می برد.

نقش تکنیک جراحی در اسکار: چه زمانی ترانس‌ کونژنکتیوال می تواند کمک کند؟

یکی از دلایلی که نتیجه اسکار در بلفاروپلاستی از یک نفر تا نفر دیگر فرق می کند، فقط نوع پوست نیست؛ انتخاب تکنیک درست برای همان مشکل مشخص است. در پلک بالا، اغلب برش روی چین طبیعی پلک طراحی می شود و اگر طراحی درست باشد، خط اسکار در همان چین پنهان می ماند. اما در پلک پایین، داستان متنوع تر است و همین جاست که بعضی تکنیک ها می توانند «قابل دیدن بودن اسکار» را کم کنند. یکی از روش های شناخته شده در پلک پایین، ترانس‌ کونژنکتیوال است؛ یعنی دسترسی از سمت داخل پلک انجام می شود و برش روی پوست بیرونی کمتر مطرح می شود. این روش در افرادی که مشکل اصلی شان پف یا چربی زیر چشم است و پوستشان افتادگی زیادی ندارد، می تواند انتخاب جذابی باشد؛ چون تمرکز روی اصلاح داخل پلک است و نگرانی از خط برش روی پوست کمتر می شود.

اما اینجا باید یک نکته خیلی مهم را صادقانه گفت: ترانس کونژنکتیوال یک «راه فرار از اسکار» برای همه نیست. اگر پوست پلک پایین اضافه باشد یا شلی پوست واضح باشد، ممکن است نیاز به روشی باشد که پوست هم تا حد مشخصی اصلاح شود و در این حالت، برش پوستی (هرچند بسیار ظریف و با طراحی دقیق) مطرح می شود. در پوست نازک، مزیت ترانس کونژنکتیوال این است که احتمال دیدن تغییر رنگ خط برش پوستی کمتر می شود؛ در پوست ضخیم هم می تواند از بخشی از نگرانی درباره برجستگی خط برش پوستی کم کند، البته به شرط اینکه از نظر آناتومی و نیاز واقعی بیمار انتخاب درستی باشد.

پس وقتی درباره اسکار حرف می زنیم، بهتر است به جای اینکه فقط بگوییم «پوست من نازک است یا ضخیم»، این سوال را هم اضافه کنیم: مشکل اصلی پلک من چیست و بهترین مسیر اصلاح آن کدام است؟ دقیقا همین جاست که معاینه و انتخاب تکنیک نقش تعیین کننده پیدا می کند.

مراقبت بعد از عمل و تاثیرش روی اسکار: برای پوست نازک و ضخیم چه فرق هایی دارد؟

اگر بخواهم صریح بگویم، خیلی وقت ها چیزی که «کیفیت اسکار» را می سازد، بیشتر از خود بخیه به رفتار شما در دو تا سه هفته اول برمی گردد. پوست نازک معمولا زودتر خشکی و تحریک را نشان می دهد، پس اگر اطراف پلک خشک شود، پوسته ها را بکنید یا مدام ناحیه را دستکاری کنید، همان خط ظریف می تواند مدت بیشتری قرمز یا پررنگ بماند. در مقابل، پوست ضخیم بیشتر با ورم و سفتی بازی می کند؛ یعنی اگر تورم طول بکشد یا فشار مکانیکی زیاد باشد، بافت دیرتر نرم می شود و ممکن است حس کنید خط برش «جا افتاده» و دیر می خوابد. بنابراین مراقبت درست برای هر دو نوع پوست مشترک است، اما نقطه حساس در هرکدام فرق می کند: در پوست نازک، آرام نگه داشتن پوست و جلوگیری از خشکی و تحریک اولویت دارد؛ در پوست ضخیم، کنترل تورم و جلوگیری از فشار و التهاب طولانی اهمیت بیشتری پیدا می کند.

اینکه دقیقا چه کارهایی باید انجام شود، در بخش مراقبت‌ های پس از عمل جراحی پلک پایین معنی پیدا می کند؛ چون همین ریزه کاری هاست که تعیین می کند خط بخیه در نهایت فقط یک رد خیلی کم رنگ باشد یا تبدیل شود به چیزی که هر بار جلوی آینه نگاه می کنید، حواس تان را پرت کند. مثلا رعایت کمپرس سرد در زمان درست، خوابیدن با زاویه مناسب، پرهیز از فعالیت سنگین تا زمانی که پزشک اجازه بدهد، و مهم تر از همه دوری از آفتاب مستقیم و دستکاری زخم، برای هر دو تیپ پوست حیاتی است. تفاوتش اینجاست که در پوست نازک اگر تحریک و خشکی طولانی شود بیشتر «رنگ» می ماند، و در پوست ضخیم اگر تورم و فشار ادامه دار باشد بیشتر «بافت» دیر نرم می شود؛ پس مراقبت ها باید هم زمان هم التهاب را کم کند و هم اجازه بدهد ترمیم آرام و مرتب جلو برود.

قبل از عمل چطور می شود ریسک اسکار را پیش بینی کرد و انتظار واقع بینانه ساخت؟

یکی از بهترین کارهایی که قبل از بلفاروپلاستی می شود انجام داد، این است که از همان جلسه مشاوره، «سناریوی ترمیم» را برای پوست خودتان بشناسید؛ چون همین شناخت باعث می شود نه زود ناامید شوید، نه انتظار غیرواقعی داشته باشید. پزشک معمولا فقط به پلک نگاه نمی کند؛ به سابقه ترمیم بدن شما نگاه می کند. اگر قبلا جایی از بدن بخیه داشته اید، اینکه جای آن بخیه چطور خوب شده (خط نازک و محو شده یا برجسته و سفت مانده) یک سرنخ مهم است. حتی سابقه جوش های التهابی و اینکه بعد از جوش، لکه ها چقدر می مانند هم می تواند درباره رفتار پوست در فاز التهاب و بازسازی حرف بزند؛ مخصوصا در پوست های نازک که «ماندن رنگ» یکی از دغدغه هاست.

نکته دوم، سن و کیفیت پوست است. گاهی یک نفر پوست نازک دارد اما به دلیل خشکی شدید یا آفتاب دیدگی، بعد از هر تحریکی قرمزی طولانی تری تجربه می کند. در مقابل، فردی با پوست ضخیم ممکن است چربی و پف بیشتری داشته باشد و به همین دلیل تورم بعد از عمل در او طولانی تر شود. این تفاوت ها قبل از عمل قابل تشخیص است و باعث می شود پزشک هم تکنیک بخیه و هم توصیه های بعد از عمل را دقیق تر تنظیم کند. از طرف دیگر، سبک زندگی هم بی سر و صدا روی اسکار اثر می گذارد: مصرف دخانیات، بی خوابی، استرس بالا، رژیم غذایی ضعیف و کمبود پروتئین یا ویتامین ها می توانند روند ترمیم را کند کنند و باعث شوند مرحله التهاب طولانی تر شود؛ و همان طور که گفتیم هرچه التهاب طولانی تر بماند، اسکار هم معمولا بیشتر خودنمایی می کند.

یک بخش مهم دیگر، «زمان» است. خیلی از نگرانی ها به این برمی گردد که بیمار زودتر از موعد قضاوت می کند. در هفته های اول، خط بخیه تازه است و طبیعی است که قرمزی یا برجستگی خفیف داشته باشد. در پوست نازک ممکن است رنگ زودتر دیده شود و در پوست ضخیم ممکن است بافت دیرتر نرم شود. اگر این را از اول بدانید، روند ترمیم را درست تفسیر می کنید: به جای اینکه هر روز دنبال معجزه باشید، دنبال نشانه های درست می گردید؛ مثلا کم شدن تدریجی تورم، کمتر شدن حساسیت، نرم تر شدن خط برش و کم رنگ شدن قرمزی در طول هفته ها. این نگاه واقع بینانه هم استرس شما را کم می کند و هم جلوی دستکاری های ناخواسته را می گیرد؛ دستکاری هایی که گاهی خودشان اسکار را بدتر می کنند.

اشتباهات رایج در ماه اول که اسکار را پررنگ تر می کند (و کارهای درستش چیست)

ماه اول بعد از بلفاروپلاستی مثل دوران طلایی ترمیم است؛ یعنی اگر این یک بازه کوتاه را درست مدیریت کنید، بدن معمولا بهترین نسخه ترمیم خودش را نشان می دهد. اما اشتباهات هم معمولا در همین ماه اول اتفاق می افتند، چون بیمار زودتر از موعد می خواهد «همه چیز عادی شود» و ناخودآگاه کارهایی می کند که التهاب را بالا نگه می دارد. یکی از رایج ترین اشتباه ها، دستکاری زخم است: کندن پوسته ها، لمس کردن خط بخیه برای چک کردن، یا فشار دادن ناحیه برای اینکه ورم را کم کند. این کارها مخصوصا در پوست نازک می تواند قرمزی را طولانی تر کند و در پوست ضخیم می تواند باعث شود بافت دیرتر نرم شود و حس سفتی طولانی تر بماند. کار درست این است که اجازه بدهید پوست طبق برنامه طبیعی خودش پوسته ها را جدا کند و هر نوع مراقبت موضعی را فقط طبق دستور پزشک انجام بدهید، نه بر اساس تجربه اطرافیان یا ویدیوهای شبکه های اجتماعی.

اشتباه بعدی، آفتاب است؛ حتی اگر هوا خنک باشد یا فکر کنید «چند دقیقه چیزی نمی شود». نور مستقیم می تواند خط ترمیم را حساس تر کند و باعث شود رد قرمزی یا تیرگی بیشتر بماند. برای پوست نازک این موضوع پررنگ تر است، چون تغییر رنگ سریع تر دیده می شود. کار درست این است که در هفته های اول، قرار گرفتن در آفتاب مستقیم را جدی محدود کنید و اگر لازم است بیرون بروید، محافظت فیزیکی (مثل عینک مناسب و کلاه لبه دار) را دست کم نگیرید. اشتباه رایج دیگر، برگشت سریع به فعالیت سنگین است: ورزش پرفشار، خم شدن طولانی، یا هر چیزی که فشار خون و تورم را بالا ببرد. این کارها می تواند ورم را طولانی کند و هرچه ورم و التهاب طولانی تر بماند، اسکار هم معمولا زمان بیشتری برای خوابیدن می خواهد؛ در پوست ضخیم این اثر بیشتر خودش را نشان می دهد.

یک اشتباه مهم و خیلی شایع هم «قضاوت زودهنگام» است. بسیاری از افراد در هفته دوم یا سوم مدام آینه را بررسی می کنند و دنبال یک خط کاملا محو می گردند. در حالی که ترمیم واقعی زمان می خواهد و طبیعی است که خط بخیه در این بازه هنوز رنگ داشته باشد یا کمی سفت حس شود. راه درست این است که روند را در بازه های هفتگی بسنجید، نه روزانه؛ و اگر چیزی غیرعادی می بینید (درد افزایشی، ترشح غیرمعمول، قرمزی پیشرونده یا تب)، همان موقع با پزشک تماس بگیرید، نه اینکه خوددرمانی کنید. خوددرمانی با کرم ها و پمادهای نامناسب هم یکی از راه های بدتر کردن اسکار است، چون بعضی مواد می توانند پوست را تحریک کنند یا محیط زخم را از تعادل خارج کنند.

تفاوت میزان اسکار بلفاروپلاستی در پوست‌های نازک و ضخیم

راهکارهای واقعی برای کم کردن اسکار: برای پوست نازک و ضخیم چه چیزهایی بیشتر جواب می دهد؟

اگر بخواهم واقع بینانه بگویم، بهترین «درمان اسکار» از همان لحظه برش شروع می شود: انتخاب تکنیک درست، بخیه ظریف و کم کردن کشش. اما بعد از عمل هم چند کار وجود دارد که واقعا می تواند کمک کند خط اسکار تمیزتر و محوتر شود، فقط باید درست و در زمان درست انجام شود. در پوست نازک، اولویت معمولا این است که التهاب کم بماند و پوست بی دلیل تحریک نشود؛ یعنی هر چیزی که قرمزی و خشکی را طولانی کند، روند محو شدن خط برش را عقب می اندازد. در پوست ضخیم، اولویت بیشتر روی این است که تورم طولانی نشود و بافت زیرپوستی زودتر نرم شود، چون گاهی مشکل اصلی «دیر خوابیدن بافت» است نه «رنگ خط بخیه».

یکی از راهکارهای مهم، پایبندی به دستورهای مراقبتی پزشک و منظم بودن در همان هفته های اول است. این منظم بودن ساده به نظر می رسد اما تاثیرش زیاد است: خواب کافی، پرهیز از دخانیات، کنترل استرس، تغذیه خوب و آبرسانی مناسب بدن. این ها از جنس توصیه های تکراری هستند، اما چون روی التهاب و کلاژن سازی اثر دارند، مستقیم روی اسکار هم اثر می گذارند. نکته بعدی، زمان بندی است؛ مثلا بعضی افراد خیلی زود سراغ کرم ها، ماساژ یا روش های خانگی می روند و ناخواسته زخم را تحریک می کنند. در پوست نازک، این عجله بیشتر خودش را با قرمزی و حساسیت نشان می دهد. در پوست ضخیم هم می تواند تورم را نگه دارد یا باعث سفتی طولانی تر شود. پس اگر قرار است اقدامی مثل ماساژ یا استفاده از محصولات ترمیمی انجام شود، باید طبق زمانی باشد که پزشک می گوید، نه زودتر.

از طرف دیگر، مراقبت از ناحیه اطراف چشم با روش های کم خطر و محافظه کارانه معمولا بهتر از رفتارهای تهاجمی است. در پوست نازک، حفظ رطوبت و جلوگیری از خشکی و کشیدگی (بدون زیاده روی) کمک می کند پوست آرام تر ترمیم شود و رد خط برش کمتر به چشم بیاید. در پوست ضخیم، کنترل تورم و جلوگیری از فشار و تحریک مداوم، کمک می کند بافت زودتر نرم شود و خط اسکار کمتر برجسته حس شود. مهم ترین نکته این است که درمان های «معجزه آسا» که قول محو شدن چند روزه می دهند را جدی نگیرید؛ اسکار خوب شدنش زمان می خواهد و اگر کسی نسخه فوری بدهد، معمولا بیشتر از علم، از تبلیغ می آید.

چه زمانی اسکار طبیعی است و چه وقت باید نگران شد؟

بیشتر نگرانی ها از اینجا می آید که آدم انتظار دارد رد بخیه در یک یا دو هفته کاملا محو شود، در حالی که ترمیم اسکار یک مسیر چند مرحله ای است و بعضی نشانه ها در هفته های اول کاملا طبیعی اند. مثلا اینکه خط برش کمی صورتی باشد، یا وقتی دست می زنید یک سفتی خفیف حس شود، یا صبح ها ورم بیشتر و عصرها کمتر باشد، معمولا در محدوده طبیعی قرار می گیرد. در پوست نازک، طبیعی است که قرمزی یا تغییر رنگ بیشتر به چشم بیاید و دیرتر کم رنگ شود. در پوست ضخیم، طبیعی است که «حس سفتی» و خوابیدن بافت زمان بیشتری بخواهد. این ها نشانه بد شدن اسکار نیستند، بیشتر نشانه این هستند که بدن هنوز در فاز بازسازی است.

اما چند علامت هست که اگر دیدید، بهتر است منتظر نمانید و با پزشک تماس بگیرید: درد افزایشی که هر روز بدتر می شود (نه درد خفیف رو به کاهش)، قرمزی که به جای کمتر شدن، پخش تر و داغ تر می شود، ترشح بدبو یا چرکی، تب، یا تورمی که به شکل غیرطبیعی یک طرفه و شدید باقی می ماند. این ها می توانند نشانه التهاب شدید یا عفونت باشند و اگر زود رسیدگی نشوند، هم روند ترمیم را طولانی می کنند و هم احتمال پررنگ شدن اسکار را بالا می برند. یک علامت دیگر هم «خارش شدید همراه با التهاب» است، مخصوصا اگر هم زمان دارید چیزی روی زخم می زنید؛ گاهی یک محصول نامناسب یا حساسیت پوستی می تواند زخم را تحریک کند و خط برش را عصبی تر نگه دارد.

از نظر زمانی هم بهتر است معیار درست داشته باشید: معمولا در چند هفته اول، خط بخیه هنوز تازه است و نباید انتظار داشته باشید کامل نامرئی شود. قضاوت واقعی تر معمولا بعد از چند ماه اتفاق می افتد، وقتی که قرمزی خوابیده و بافت نرم تر شده است. اگر در این مسیر سوال یا نگرانی داشتید، بهترین کار این است که به جای تجربه کردن راه حل های خودسرانه، با جراحی که روند شما را می شناسد مشورت کنید؛ مخصوصا اگر خدمات تخصصی مثل خدمات بلفاروپلاستی در تهران  را از یک مرکز معتبر دریافت کرده اید، پشتیبانی و پیگیری درست می تواند جلوی خیلی از نگرانی های بی مورد و اشتباهات مراقبتی را بگیرد.

جمع بندی

تفاوت اسکار بلفاروپلاستی در پوست های نازک و ضخیم بیشتر از آنکه یک قانون سفت و سخت باشد، یک تفاوت در «مسیر ترمیم» است. پوست نازک معمولا اسکار برجسته و ضخیم نمی سازد، اما چون شفاف تر است، قرمزی و تغییر رنگ خط برش را زودتر نشان می دهد و اگر خشکی، تحریک یا آفتاب در هفته های اول کنترل نشود، همین رد ظریف می تواند دیرتر محو شود. پوست ضخیم برعکس، ممکن است تغییر رنگ را کمتر توی چشم بیاورد، اما تورم و سفتی بافت در آن معمولا طولانی تر است و اگر التهاب بالا بماند یا فشار و کشش روی زخم زیاد باشد، خط اسکار دیرتر نرم می شود. در هر دو گروه، کلید نتیجه خوب یک چیز است: انتخاب تکنیک درست، کنترل التهاب، پرهیز از دستکاری و داشتن انتظار واقع بینانه از زمان ترمیم.

اگر هدفتان این است که خط اسکار تا حد ممکن نامحسوس شود، بهترین کار این است که قبل از عمل نوع پوست و الگوی ترمیم خودتان را با پزشک بررسی کنید و بعد از عمل هم مراقبت ها را دقیق اجرا کنید. در نهایت، به یاد داشته باشید که قضاوت زودهنگام (در هفته های اول) معمولا باعث استرس و اشتباهات مراقبتی می شود، در حالی که اسکار برای رسیدن به بهترین ظاهر خودش به زمان نیاز دارد. اگر هم بعد از ترمیم، مشکل اصلی شما بیشتر از جنس گودی یا سایه زیر چشم بود تا اسکار، گاهی روش های غیرجراحی مثل فیلر زیر چشم می توانند (فقط در صورت صلاحدید پزشک) به بهبود ظاهر کمک کنند.

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *